چهارشنبه، دی ۱۰، ۱۳۹۳

داغ تو دارد این دلم...

با همان کلید واژه اول نام تو آمد. انگار که تو را جستجو کرده باشم. انگار نامت را نوشته باشم و بعد فکر کرده باشم و با تردید روی دکمه اینتر بزنم تا همه چیز برگردد. برگردد به عقب. به وقتی که تصور میکردم هنوز همه چیز دارد کار میکند. همه چیز مثل دوست داشتن من. مثل بودن من در تو. خب برای من از دست دادن تو، تمام شدن من بود. هنوز رد تمام شدنم هست. هنوز جای از دست دادن تو درد میکند. این را بلند بگویم هر روز توی آینه یا توی مواجه با اینتر زدن کلید واژهای که دیگر تو نیستی، فرق نمیکند. توی قرارهای دو نفره بی‎ربط یا توی هیاهوی دوستانه یا حتا شلوغی مترو و اتوبوس بی آر تی هم. انگار زن تمام شده‎ای باشم که راه افتاده تکه‎هایش را جمع میکند از دور و اطراف زندگی و هر بار نام تو تکههایش را جابه جا کند.


۱ نظر:

  1. هنوزم اذیتی؟کاش زمان چیز کنه زودتر اگه اذیتی
    ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم

    پاسخحذف