سه‌شنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۹۰

...

اتوبوس شلوغ بود. پیرزن آمد نزدیک من ایستاد. زن رو به رویی موبایلش را از ته کیفش پیدا کرد. آورد بیرون. دنبال شماره گشت.
-سلام میترا جان. خوبی عزیزم. / مرسی. زنگ زدم روز دوستی رو بهت تبریک بگم./ ایشالله سال خوبی داشته باشی./ مرسی عزیزم/ کادوت رو هم خریدم گذاشتم کنار واست.
ادامه می دهد...
امروز چهارده فوریه است. خیابانها بوی بر باد رفته ای دارند.