شنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۹

چهار ضلعی

میان چهار ضلعی تنهاییم
بیدها سهم سبز دیوار می شوند
مادر که دور چهار ضلعی را
از رو
از زیر
از کنار خوانده
به رنگ سرخ اعدامم می خندد
بی خبر مانده
که مرزها را خار زده اند
نه رنگ
میان چهار ضلعی
تنهائیم
تمام دنیا سهم کاغذ است
کاش می شد
کاش می شد
سقف فاصله را زیر زلزله دلتنگی کوبید
کاش می شد
فانوسی به دست گرفت
جاده را تاخت
راه را فرش نور کرد.
کاش می شد
باور کرد
حرکت کرد
و به آرزوی صبحی نو
شب را به خاطر سپرد
کاش می شد
آسمان را به تو داد
تا با خورشید صبح به سرزمین دلم آئی!
کاش می شد
دوباره می شد
عشق را در دستهایمان بکاریم.
نیلا اکبری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر