جمعه، فروردین ۰۲، ۱۳۹۲

حاجی وهاب



حاجی وهاب پارسال مرد. همه از چشمهایش می ترسیدند. می گفتند غریبه و آشنا نمی کند. همین که از کسی تعریف کند، از پا می اندازدش. می گفتند پسر تکذبان که از بالای یک ساختمان نیمه کاره افتاده و بعد یک هفته مرده بود، کارچشمهای اوست .  همه پشت بند خدا بیامرز به چشمهای گیرایش اشاره می کردند. حاجی وهاب 90 سال داشت وقتی مرد و حاج آقا پدربزرگم، که همسن اوست، اصرار داشت از بدذاتی اش مرده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر