بعضی آدمها نیاز دارند بلند سوگواری کنند. بعضی آدمها رو به کمد لباسشان می ایستند؛ مدتها، شاید لباس مناسب برای عزا بیابند. بعضی آدمها تمام مسیر بارانی با خود مرور می کنند صدای نازنینی که دیگر ندارند را. بعضی آدمها وقتی کسی در آغوششان زار می زند، چیزی ندارند که بگویند. بعضی آدمها دوستانی دارند که بهار این سرزمین را نخواهند دید. بعضی آدمها که سنشان آنقدر نیست که مرگ را مزه کنند هی مواجه می شوند با آن و هی زهر می شود طعم دهانشان. بعضی آدمها ساعتها زیر باران بهاری قدم می زنند تا تلخی غروب جمعه شان را باران بشورد و ببرد. بعضی آدمها شب وقتی بر می گردند گزارش می نویسند اینجا با صدای بلند . بعضی آدمها...
و به آواز قناری ها
پاسخ دادنحذفکه به اندازه ی یک پنجره می خوانند ...
و چه دنياي عجيبي ست دنياي ما آدم ها...
پاسخ دادنحذفمن معجونی از همین آدمهام.
پاسخ دادنحذفبرخی مواردی که گفتی در موردم صدق میکنه و برخی نه..
بعضی آدمها هم فقط گریه می کنند ...
پاسخ دادنحذفمگر چند بار به دنیا آمدیم که اینهمه میمیریم؟...
پاسخ دادنحذفسلام.ممنون که یادتون بود. دیروز دکتر بودم گفت هنوز زوده یه چند روز دیگه باید باشه.
پاسخ دادنحذفسرزمين قديسان باكره بود
پاسخ دادنحذفروزگارمان...!
سلام وبلاگ خوبی دارید
پاسخ دادنحذفممنون میشم به منم سر بزنید