فرنگیس خانوم توی دلم تمرینات زندگیاش را بلند بلند میخواند.هر وقت صدای غر من میپیچد توی سرسرا، صدایش را بلندتر میکند. فرنگیس خانوم همه جا یاداشت گذاشته است. به در آشپزخانه، به آب گرمکن دیواری، به آینه میز توالت، روی صندلیهای دو نفره خالی حتا. یاداشتها گاهی به من میخورند و او ریز میخندد.
فرنگیس خانوم توی دلم برای خودش ایمیل میفرستد و پیامهایی را توی درفت جا میگذارد برای روز مبادای من. فرنگیس خانوم توی دلم روز مبادا ندارد. فرنگیس خانوم نامههای توی درفت را هیچ وقت نمیفرستد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر