چهارشنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۸۹

بی تو مهتاب شبی...

دلم یک سلام کشدار می خواهد. یک سلامی که از جنس این خرداد بعد از کودتا نیست. این خردادی که همه عشق اردیبهشت را دود می کند و هیچ باکش نیست که زخم خورده ای یا نه.
دلم یک صدای در می خواهد. یک صدای در که آدمی را به همراه بیاورد. و من بی آنکه عذاب وجدانی بگیرم همه زندگی ام را با او قسمت کنم. بعد بروم خودم را مهمان یک فریاد بلند کنم.
دلم یک تن می خواهد . یک تن که درد نداشته باشد. یک تن که هی به یادت نیاورد که زندگی رنج بزرگی است که باید با او سر کنی. تنی که بسپاری اش به آبی، بادی...
دلم یک دل سیر خاطره می خواهد. تاهر وقت که بخواهم بگویم به خاطراتمون قسم...

۳ نظر:

  1. سلاااااااااااااااااااااااااام
    اينم سلامي كش دار
    بضاعت كم ما رو به بزرگواري خودتون ببخشيد

    پاسخحذف
  2. تو با چراغ هایت می آمدی به کوچه ما...

    پاسخحذف
  3. گاهي اين خاطره ها هم دلگيرند.

    پاسخحذف