یکشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۷

ای شرقی غمگین


توی جزوه نوشته شده «توصیف یعنی به کلمات در آوردن چیزی که مشاهده کردهاید. توصیف برچسبگذاری بر مشاهدات است؛ تماشای با کلمات است.» رئیس میگوید باید بتوانید شرایطتان را توصیف کنید. من از توصیف این روزهایم میترسم. از همه فقدانهایی که هر روز از خواب دیشب با خودم حمل میکنم و شب همچون ودیعهای که به امانت باید برگردانم به خوابهایم بر میگردند. در طول روز بزرگ و بزرگتر میشوند و همه مرا فرا میگیرند. مثل مادری که فرزند نارسش را سقط کرده باشد، خالی بزرگ خودم را همه جا میبرم. پنجشنبهها میروم در آن سالن تیره مینشینم تا زن توی دستم سوزن فرو کند و من را برای دو روز فلج کند. شنبهها بغض مانده از کمرنگی زندگی را توی گلویم تلنبار میکنم و برای تمام هفته صدایم از حنجره بیرون نمیآید. رئیس میگوید تنها با توصیف دقیق مشاهدات است که می توانید آن را از بیرون ببینید.  من این روزها از دیدن خودم از بیرون میترسم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر