یکشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۹۶

دل دیوونه...

ماشین از آن من شده است. دوتایی می‌رویم میم را می‌رسانیم، برای بچه مریم بستنی می‌خریم، هایده گوش می‌دهیم و برای پیاده‌روها می‌ایستیم. بعضی روزها که دلتنگ می‌شویم رو به پارک می‌نشینیم و به رفته‌ها فکر می‌کنیم. گاهی به زخم‌های هم دست می‌کشیم و گاه سر به سر هم می‌گذاریم.
حالا ماشین بعد از خانه دومین یار غار و تنهایی من است. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر