جمعه، بهمن ۲۴، ۱۳۹۳

آه ای روزهای سالم سرشار

سال 93 ، سال دیر رسیدن بود. من به همه قرارهایم دیر رسیدم. به جلسههای کاری و غیر کاری، به جمع‎های دوستانه، به آفتاب مرده پاییز، به عصرهای سرد خیابان ولیعصر، به پدرم، به پرده‎ها و پنجره‎های خانه، به نوشتن، به دستهای تو، به خودم. حتی به خودم هم دیر رسیدم.

 زن دیروز همانطور که روی تخت دراز کشیده بودم گفت: به خودت دیر رسیدی فروغ؛ نگاه کن این حرف‎ها برای 20 سالگی است و تو حالا 30 ساله‎ای.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر