برایش مینویسم
همه چیز بهتر است. من به گردهای یک ساله دست بردم و شالگردنم دارد تمام میشود؛
همان که با غمهایم بافتم. برایش مینویسم خانه آرام است، من عاشق هیچ کس نیستم و
حفرههای توی دلم را با چیزهای دیگر پر کردهام. برایش مینویسم ما پیروز شدیم،
زنها چرخ خیاطی دارند و من پشت چرخ حاج آقا، درزهای دو ساله را پینه میزنم. برایش
مینویسم برفهای کنار خانه مریم آب نشدهاند، آفتاب که نخورد ما میپوسیم، برفها
آب نمیشوند و میشوند سطح لیزی که آدم را کله پا میکنند. برایش مینویسم دلتنگم.
دلتنگی از نبودن کسی نیست، از بیکسی است. برایش مینویسم...
نامه را پست نمیکنم. نامهام صاحب ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر