نمی توانم بنویسم! نوشتن حال می خواهد حتی برای چند خط ثابت کردن خودت به خودت! یک لیوان چای داغ می آورم می نشینم پشت این لپتاپ بیچاره ام در یک سکوت ناخواسته که حال اغلب شبهای من است...
نمی توانم بنویسم و چیزی عذاب آور تر از این نیست که حرفهایت در راه بمانند و نشوند کلمه، حرف...
نمی توانم بنویسم و چیزی عذاب آور تر از این نیست که حرفهایت در راه بمانند و نشوند کلمه، حرف...
کاش اینجا کلید لایک داشت!
پاسخحذف