دوشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۸

اندر صاحب وزارت جلیله علوم

«قبل از طلوع سلطنت این عصر جدید این مسمی خود پدید نبود تا مباشر آن را وزیر خوانده باشند یا مدیر و چون اصل مسمی و حقیقت معنی در این دوره ظهور یافت و نور انواع دانشها و بینشها و شناسایی ها واکاهیها از جبین مبین سلطنت این پادشاه ایران زمین فرو تافت ، دایره شریفه آن فنون و صناعات و معارف و انکشافات را وزارت غلمیه نام نهادند و مدیران آن کار بزرگ و خدمت سترگ را «وزیر علوم» لقب دادند.»1
حالا این احوالات را مقایسه کنید با وزیر والا مقام علوم دولت دهم!

کامران دانشجو دروغ می گوید!!

1.المآثر و الآثار، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه،(وزیر انطباعات دوره ناصری). بی تا. بی جا. کتابخانه سنایی

جمعه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۸

قبرهایی که صاحب ندارند!!






تهوع همیشگی

از مطب دکتر بیرون آمدم با خوشحالی شماره اش را گرفتم: _ دکتر گفته هفته ای یک بار تزریق ،سه تا با هم! خیلی خوبه وقتی آمپول باشه دیگه تهوع و دربه دری معده نباید داشته باشم!
توضیح می دهد و من همچنان که خوشحالی ام می خشکد قدمهایم را آهسته می کنم. خداحافظی می کنم و با بی حالی سوار اتوبوس می شوم . دیگر غروب شده اما عینک آفتابی ام را به چشم می زنم تا کسی نفهمد از پس یک خوشحالی بی سبب ، چشمانم دارد می سوزد و قرمز می شود . ترافیک همیشگی میدان توحید نمی گذارد یک خیال راحت برای خوش خیالی ام عزاداری کنم، عینکم را بر می دارم!
: _ هر روز هفته تزریق رو امتحان کن که با یک روز شرطی نشی که اگه این طوری بشی اون روز حتی اگه تزریق نداشته باشی تهوع ولت نمی کنه!
ته دلم به هم می خورد . لبخند می زنم، تشکر می کنم و می آیم بیرون. او نمی داند من با همه روزهای هفته شرطی شده ام.

اولین پست

از بلاگفا امدم اینجا . امیدوارم از این جا هم فراری ام نکنند! امیدوارم